اصل اساسی و مهم یادگیری که هیچ کس به آن اشاره نمی کند!
اصل اساسی و مهم یادگیری که هیچ کس به آن اشاره نمی کند.
شاید برای شما هم این اتفاق رخ داده باشد که وقتی مطلبی را می خوانید که برای شما تازگی دارد برای اولین بار خسته می شوید و دیگر دست از تلاش برمی دارید تا حدی که دیگر از آن مطالب و آموزش هایی که می بینید دل زده می شوید و برای بار دوم به سراغ آن نمی روید. به نظر شما چه اتفاقی در مغز ما رخ می دهد که به این درد مبتلا می شویم؟
در یادگیری هر چیز جدید و تازه ای که برای اولین بار میخواهید با آن آشنا شوید مثلا یادگیری زبان چینی که خودتان نیز میدانید که یادگیری این زبان برای ما فارسی زبانان بسیار سخت و دشوار است چرا؟ چون زبان ما از 32 حرف تشکیل شده است و ما یک حروف الفبای یکپارچه داریم که وقتی آنها را به هم وصل کنیم به یک کلمه یا یک عبارت یا یک جمله دست پیدا خواهیم کرد اما زبان چینی، زبانی است که با کاراکترها کار دارد و هر کاراکتر چهار نوع صدا از خود تولید میکند مثلا اگر کلمه Wo را با تُن و لحن آهسته بگوییم معنی اش با زمانی که با تُن و لحن بلند می گوییم بسیار متفاوت میشود و معنی متفاوتی هم دارند. میدانید این یعنی چه؟ یعنی یک اتفاق خیلی بزرگ برای بدن و مخصوصا برای مغزمان در حال رخ دادن است. حال باید چه کار کنیم.
نکته ی قابل ذکر و بسیار مهم در مورد یادگیری این است که باید بدانیم کارکرد اصلی مغز ما چیست؟ کاری که مغز ما باید انجام دهد این است که ما را زنده نگه دارد و این اتفاق چرا رخ می دهد بخاطر پدربزرگ و مادربزرگ های ما در دوران غارنشینی است و ما هم همان مغز آباء و اجدادمان را داریم. پس قدم اول برای یادگیری چیست؟ به مغز خودمان بگوییم که این کاری که ما داریم انجام می دهیم به هیچ عنوان به سلامتی و حفظ بقای ما لطمه ای وارد نمی کند و زمانی یادگیری برای مغزمان راحت تر میشود که انجام یک کار جدید را از پنج دقیقه شروع کنیم و بعد کم کم به مقدار زمان انجام آن اضافه کنیم مثلا از خودم مثال بزنم، من برای نوشتن مقالات سایت، در روزهای اول تنها چیزی که برایم مهم بود تعداد کلمات نوشته شده در هر مقاله بود و وقتی به یک حدی میرسید که قابل قبول باشد برای انتشار آن در سایت دیگر دست برمیداشتم و سریع مبحث را تمام میکردم چون من به هدفم رسیده بودم و نمیخواستم مغزم بیشتر از این درگیر شود چون اگر بیشتر درگیر میشد دیگر برای نوشتن مقالات بعدی زمان بیشتری را اختصاص نمیداد و میگفت من دیگر خسته شدم و نمیخواهم این کار طاقت فرسا را انجام دهم. البته این نکته را نیز ذکر کنم که نوشتن برای من یکی از سرگرمی های من در خانه است و عاشق این هستم که بنویسم.
میدانید با این گفته ها میتوانیم چه نتیجه ای بگیریم، میتوانیم به اصل اساسی و مهم یادگیری دست پیدا کنیم، آن هم چیزی نیست جز، تمرین و تمرین و تمرین، تکرار و تکرار و تکرار این اصل مهمترین اصل در یادگیری است اگر تمرین و تکرار را به یکی از کارهای روزمره خود تبدیل کنید میبینید که چقدر یادگیری همه چیز برای شما آسان خواهد بود.
پس از شما خواهش میکنم برای یادگیری هر چیز جدیدی به خودتان زمان دهید، و این نکته را از من به یادگار داشته باشید که برای یادگیری مطلب جدید میتوانید از تکنیک پومودورو استفاده کنید.
یک سوال ذهنی دیگر برای شما ایجاد شد تکنیک پومودورو دیگر چیست؟
می دانم که بسیار علاقه مند به این مبحث شدید، پس با من ادامه مباحث را دنبال کنید.
تکنیک پومودورو به شما این امکان را میدهید که یک کار را به صورت عمیق و متمرکز انجام دهید در این تکنیک شما یک زمان 120 دقیقه ای را در اختیار دارید اما نگران نباشید، کل این زمان را فقط به کار اختصاص نمیدهید بلکه این 120 دقیقه را به چهار بخش اصلی تقسیم میکنید که در هر قسمت سی دقیقه زمان دارید، اما این سی دقیقه را چگونه استفاده می کنید؟ سی دقیقه به یک بازه 25 دقیقه و 5 دقیقه تقسیم می شود در زمان 25 دقیقه شما تمام تمرکز و دقت خود را روی کاری که میخواهید انجام دهید، میگذارید و سپس 5 دقیقه استراحت واقعی دارید (یعنی در این زمان میتوانید خوراکی بخورید، صورت خود را بشویید، راه بروید، مدیتیشن کنید یا حتی آهنگ مورد علاقه خود را زمزمه کنید و دراز بکشید) و به سراغ گوشی یا تلویزیون یا فیلمهای درون سیستم کامپیوتر خود نمی روید، و بعد از آن 5 دقیقه استراحت، سپس به سراغ سی دقیقه بعدی می روید و آن را به دو بازه 25 و 5 دقیقه تقسیم می کنید، 25 دقیقه تمرکز کامل و 5 دقیقه استراحت واقعی و به همین منوال پیش می رویم تا به سی دقیقه آخر میرسیم اینجا در 5 دقیقه آخر مجاز هستیم به جای 5 دقیقه، 20 دقیقه استراحت کنیم و از کاری که به سرانجام رساندیم لذت ببریم. یادتان باشد، مغز وضعیت موجود را بیشتر می پسندد، پس برای هر کار جدیدی که میخواهید انجام دهید، از آسان به سخت پیش بروید تا مغز شما دچار شوک نشود و احساس خطر برای بدن شما نکند. با این کار، مغز شما کار جدید شما را آسان تر می پذیرد و حتی شما را نیز تشویق میکند.
دیدگاهتان را بنویسید